معنی فارسی redivision

B1

عمل تقسیم دوباره، به ویژه در مشخصات زمین یا دارایی‌ها.

The act of dividing something again, often referring to property or territories.

noun
معنی(noun):

Division again or anew

example
معنی(example):

تقسیم دوباره املاک چندین ماه طول کشید.

مثال:

The redivision of the properties took several months.

معنی(example):

تقسیم دوباره زمین برای جای دادن ساختمان‌های بیشتر ضروری بود.

مثال:

A redivision of the land was necessary to accommodate more buildings.

معنی فارسی کلمه redivision

: معنی redivision به فارسی

عمل تقسیم دوباره، به ویژه در مشخصات زمین یا دارایی‌ها.