معنی فارسی redivivous
B1دوباره زنده یا فعال شده، به معنای بازگشت یا تجدید حیات.
Characterized by renewal or revival.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بعد از سالها، او حس کرد که دوباره زنده است و آماده شروع جدیدی است.
مثال:
After many years, she felt redivivous and ready to start anew.
معنی(example):
روح دوباره زنده جشنواره همه را گرد هم آورد.
مثال:
The redivivous spirit of the festival brought everyone together.
معنی فارسی کلمه redivivous
:
دوباره زنده یا فعال شده، به معنای بازگشت یا تجدید حیات.