معنی فارسی redknees

B1

زانوهایی که به دلیل آسیب یا اصطکاک با زمین قرمز شده‌اند.

Knees that have turned red, usually due to injury or friction.

example
معنی(example):

پس از بازی در خاک، زانوی قرمزش خیلی کثیف شد.

مثال:

After playing in the dirt, his redknees were a mess.

معنی(example):

او بعد از زمین خوردن بر روی پیاده‌رو زانوهای قرمز را متوجه شد.

مثال:

She noticed redknees after falling on the pavement.

معنی فارسی کلمه redknees

: معنی redknees به فارسی

زانوهایی که به دلیل آسیب یا اصطکاک با زمین قرمز شده‌اند.