معنی فارسی redrew

B1

دوباره کشیدن یک تصویر در گذشته، معمولاً برای بهبود یا اصلاح.

The past tense of redraw, meaning to have drawn something again.

verb
معنی(verb):

To draw again.

مثال:

The treaty proposed to redraw the border lines between the nations.

example
معنی(example):

او بعد از دریافت بازخورد تصویر را دوباره کشید.

مثال:

He redrew the picture after receiving feedback.

معنی(example):

او نقشه‌ها را دوباره کشید تا با مشخصات جدید مطابقت داشته باشد.

مثال:

She redrew the plans to meet the new specifications.

معنی فارسی کلمه redrew

: معنی redrew به فارسی

دوباره کشیدن یک تصویر در گذشته، معمولاً برای بهبود یا اصلاح.