معنی فارسی redrilling

B1

عمل دوباره سوراخ کردن، فرآیندی که در آن یک سوراخ دوباره ایجاد می‌شود.

The act of drilling a hole again.

example
معنی(example):

دوباره سوراخ کردن برای دقت ضروری است.

مثال:

Redrilling is necessary for accuracy.

معنی(example):

فرآیند دوباره سوراخ کردن بیشتر از آنچه که انتظار می‌رفت طول کشید.

مثال:

The redrilling process took longer than expected.

معنی فارسی کلمه redrilling

: معنی redrilling به فارسی

عمل دوباره سوراخ کردن، فرآیندی که در آن یک سوراخ دوباره ایجاد می‌شود.