معنی فارسی redrive
B1دوباره زدن، به عمل وارد کردن دوباره شی به زمین اشاره دارد.
To drive something into a surface again.
- VERB
example
معنی(example):
ما نیاز داریم تا میخ را دوباره در زمین بزنیم.
مثال:
We need to redrive the peg into the ground.
معنی(example):
بعد از اینکه شل شد، من مجبور شدم آن را دوباره بزنم.
مثال:
After it came loose, I had to redrive it.
معنی فارسی کلمه redrive
:
دوباره زدن، به عمل وارد کردن دوباره شی به زمین اشاره دارد.