معنی فارسی redrove
B1دوباره پیمودن یک مسیر یا جاده به منظور بررسی یا ارزیابی
To drive again over a specific route, usually for observation.
- VERB
example
معنی(example):
او دوباره مسیر را پیمود تا ببیند آیا تغییری وجود دارد یا نه.
مثال:
He redrove the route to check for any changes.
معنی(example):
پس از بازدید از منطقه، آنها شرایط جاده را دوباره بررسی کردند.
مثال:
After inspecting the area, they redrove the road conditions.
معنی فارسی کلمه redrove
:
دوباره پیمودن یک مسیر یا جاده به منظور بررسی یا ارزیابی