معنی فارسی reenaction

B1

دوباره‌نمایی، نمایش مجدد یک عمل یا رویداد برای نمایان کردن آن.

The act of depicting or performing again something that has happened before.

example
معنی(example):

دوباره‌نمایی رویداد تاریخی، گذشته را زنده کرد.

مثال:

The reenaction of the historical event brought the past to life.

معنی(example):

این نمایش دوباره‌نمایی نبرد معروفی بود.

مثال:

The play was a reenaction of the famous battle.

معنی فارسی کلمه reenaction

: معنی reenaction به فارسی

دوباره‌نمایی، نمایش مجدد یک عمل یا رویداد برای نمایان کردن آن.