معنی فارسی reendowed

B1

تأمین مالی مجدد یا دریافت هدیه‌ای بزرگ برای یک هدف مشخص.

Having received a new endowment or funding after a previous grant.

example
معنی(example):

دانشگاه با یک کمک مالی بزرگ دوباره تأمین مالی شد.

مثال:

The university was reendowed with a large donation.

معنی(example):

بعد از کمک مالی، بنیاد برای پروژه‌های بیشتر دوباره تأمین مالی شد.

مثال:

After the donation, the foundation was reendowed for further projects.

معنی فارسی کلمه reendowed

: معنی reendowed به فارسی

تأمین مالی مجدد یا دریافت هدیه‌ای بزرگ برای یک هدف مشخص.