معنی فارسی reenumerating
B1دوباره شمارهگذاری کردن، به عملکرد شمردن یا فهرستکردن مواردی برمیگردد که قبلاً شمارش شدهاند.
The action of counting or listing again.
- VERB
example
معنی(example):
تیم در حال دوباره شمارهگذاری دادهها برای دقت است.
مثال:
The team is reenumerating the data for accuracy.
معنی(example):
او منابعش را در فهرست منابع دوباره شمارهگذاری میکند.
مثال:
She is reenumerating her sources in the bibliography.
معنی فارسی کلمه reenumerating
:
دوباره شمارهگذاری کردن، به عملکرد شمردن یا فهرستکردن مواردی برمیگردد که قبلاً شمارش شدهاند.