معنی فارسی reenunciating

B1

در حال انجام عمل دوباره بیان کردن، برای افزایش وضوح کلمات.

The act of pronouncing again, especially for clarity.

example
معنی(example):

او در حال دوباره بیان کردن عبارات مهم برای درک بهتر است.

مثال:

He is reenunciating the important phrases for better understanding.

معنی(example):

دوباره بیان کردن به درک پیام شما کمک می‌کند.

مثال:

Reenunciating helps clarify your message.

معنی فارسی کلمه reenunciating

: معنی reenunciating به فارسی

در حال انجام عمل دوباره بیان کردن، برای افزایش وضوح کلمات.