معنی فارسی reenunciation
B1عمل دوباره بیان کردن، فرآیند شفافسازی پیام یا اطلاعات.
The act of pronouncing again; particularly in terms of clarity.
- NOUN
example
معنی(example):
دوباره بیان کردن شرایط برای جلسه ضروری بود.
مثال:
Reenunciation of the terms was essential for the meeting.
معنی(example):
دوباره بیان کردن قوانین به همه کمک کرد تا مطلع بمانند.
مثال:
The reenunciation of rules helped everyone stay informed.
معنی فارسی کلمه reenunciation
:
عمل دوباره بیان کردن، فرآیند شفافسازی پیام یا اطلاعات.