معنی فارسی reexperienced

B1

دوباره تجربیات را گذراندن، به معنای احساس یا از سر گذراندن یک وضعیت یا احساس قبل به گونه‌ای مشابه در یک زمان بعدی است.

Having gone through an experience again, often with similar emotions or reactions.

example
معنی(example):

او هیجان اولین مسابقه‌اش را دوباره تجربه کرد.

مثال:

He reexperienced the thrill of his first race.

معنی(example):

این رویداد چنان تاثیرگذار بود که او چندین بار آن را دوباره تجربه کرد.

مثال:

The event was so impactful, she reexperienced it several times.

معنی فارسی کلمه reexperienced

: معنی reexperienced به فارسی

دوباره تجربیات را گذراندن، به معنای احساس یا از سر گذراندن یک وضعیت یا احساس قبل به گونه‌ای مشابه در یک زمان بعدی است.