معنی فارسی reexperiencing

B1

دوباره احساسات یا تجربیات را به دست آوردن، به معنای عبور از یک وضعیت یا احساس مشابه در زمان حال است.

The process of going through feelings or situations once more, often triggered by external stimuli.

example
معنی(example):

او با اقتباس فیلم، کتاب مورد علاقه‌اش را دوباره تجربه می‌کند.

مثال:

She is reexperiencing her favorite book through the movie adaptation.

معنی(example):

او در حین گوش کردن به آهنگ، دوباره احساسات قدیمی را تجربه می‌کند.

مثال:

He finds himself reexperiencing old emotions while listening to the song.

معنی فارسی کلمه reexperiencing

: معنی reexperiencing به فارسی

دوباره احساسات یا تجربیات را به دست آوردن، به معنای عبور از یک وضعیت یا احساس مشابه در زمان حال است.