معنی فارسی reexplanation
B1توضیح دوباره یک موضوع به منظور فراهم آوردن روشنایی بیشتر یا درک بهتر.
The act of explaining something again for better understanding.
- NOUN
example
معنی(example):
معلم یک توضیح دوباره از موضوع ارائه داد.
مثال:
The teacher provided a reexplanation of the topic.
معنی(example):
من از توضیح دوباره قدردانی کردم زیرا گیج شده بودم.
مثال:
I appreciated the reexplanation since I was confused.
معنی فارسی کلمه reexplanation
:
توضیح دوباره یک موضوع به منظور فراهم آوردن روشنایی بیشتر یا درک بهتر.