معنی فارسی reexplicated
B1توضیح مجدد یک نظریه یا مفهوم به گونهای که بیشتر قابل فهم باشد.
Having been explained again, usually in a more understandable way.
- VERB
example
معنی(example):
این نظریه برای وضوح دوباره توضیح داده شد.
مثال:
The theory was reexplicated for clarity.
معنی(example):
او نتایج را در کنفرانس دوباره توضیح داد.
مثال:
She reexplicated the results at the conference.
معنی فارسی کلمه reexplicated
:
توضیح مجدد یک نظریه یا مفهوم به گونهای که بیشتر قابل فهم باشد.