معنی فارسی refeed
B1دوباره دادن غذا یا تغذیه به چیزی یا کسی را توصیف میکند.
To give food to again.
- VERB
example
معنی(example):
اطمینان حاصل کنید که به طور منظم به گیاهان مواد مغذی دوباره بدهید.
مثال:
Make sure to refeed the plants with nutrients regularly.
معنی(example):
برای حفظ سلامتی ماهیها، مهم است که بعد از تغییرات آب، دوباره به آنها غذا بدهید.
مثال:
To keep the fish healthy, it's important to refeed them after water changes.
معنی فارسی کلمه refeed
:
دوباره دادن غذا یا تغذیه به چیزی یا کسی را توصیف میکند.