معنی فارسی refeeding

B1

عمل دوباره تغذیه کردن را توصیف می‌کند.

The process of giving food again.

example
معنی(example):

دوباره تغذیه کردن بعد از روزه‌داری برای جلوگیری از مشکلات سلامتی بسیار مهم است.

مثال:

Refeding is crucial after fasting to avoid health issues.

معنی(example):

ماه‌ی‌های دوباره تغذیه‌شده نشانه‌هایی از بهبودی در سلامتی نشان دادند.

مثال:

The refed fish showed signs of improved health after refeeding.

معنی فارسی کلمه refeeding

: معنی refeeding به فارسی

عمل دوباره تغذیه کردن را توصیف می‌کند.