معنی فارسی refell

B1

عمل دوباره کاشتن گیاهان یا درختان.

The act of replanting plants or trees.

example
معنی(example):

بعد از طوفان، ما مجبور شدیم درختان آسیب‌دیده را دوباره بکاریم.

مثال:

After the storm, we had to refell the trees that were damaged.

معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند که منطقه را دوباره بکارند تا رشد جدید را تشویق کنند.

مثال:

They decided to refell the area to promote new growth.

معنی فارسی کلمه refell

: معنی refell به فارسی

عمل دوباره کاشتن گیاهان یا درختان.