معنی فارسی refeign

B1

دوباره به دست آوردن حاکمیت یا کنترل بر چیزی.

To regain sovereignty or control over something.

example
معنی(example):

رهبر تازه انتخاب شده امیدوار است که ثبات را دوباره در منطقه برقرار کند.

مثال:

The newly elected leader hopes to refeign stability in the region.

معنی(example):

برای بازپس‌گیری کنترل، آنها باید جامعه را به هم متصل کنند.

مثال:

To refeign control, they must unite the community.

معنی فارسی کلمه refeign

: معنی refeign به فارسی

دوباره به دست آوردن حاکمیت یا کنترل بر چیزی.