معنی فارسی refeeling

B1

عمل دوباره احساس کردن یک حالت عاطفی یا تجربهٔ قبلی.

The act of experiencing an emotional state or previous experience again.

example
معنی(example):

دوباره احساس کردن احساسات قدیمی می‌تواند هم چالش‌برانگیز و هم درمانی باشد.

مثال:

Refeeling old emotions can be both challenging and therapeutic.

معنی(example):

او دریافت که دوباره احساس کردن برای روند بهبودی‌اش ضروری است.

مثال:

She found that refeeling was necessary for her healing process.

معنی فارسی کلمه refeeling

: معنی refeeling به فارسی

عمل دوباره احساس کردن یک حالت عاطفی یا تجربهٔ قبلی.