معنی فارسی refiltered
B1دوباره فیلتر کردن، فرایند حذف مجدد آلودگیها یا مواد نامطلوب از یک ماده.
To filter something again in order to remove additional impurities.
- VERB
example
معنی(example):
آب دوباره فیلتر شده تا ناخالصیها حذف شوند.
مثال:
The water has been refiltered to remove impurities.
معنی(example):
آنها هوا را با استفاده از دستگاه خاصی دوباره فیلتر کردند.
مثال:
They refiltered the air using a special device.
معنی فارسی کلمه refiltered
:
دوباره فیلتر کردن، فرایند حذف مجدد آلودگیها یا مواد نامطلوب از یک ماده.