معنی فارسی refilters

B1

دستگاه یا شخصی که اقدام به دوباره فیلتر کردن می‌کند.

Devices or persons that perform the action of filtering again.

example
معنی(example):

دستگاه جدید آب را به سرعت دوباره فیلتر می‌کند.

مثال:

The new device refilters the water quickly.

معنی(example):

او هر چند ساعت یک بار هوا را دوباره فیلتر می‌کند.

مثال:

She refilters the air every few hours.

معنی فارسی کلمه refilters

: معنی refilters به فارسی

دستگاه یا شخصی که اقدام به دوباره فیلتر کردن می‌کند.