معنی فارسی refired
B1دوباره شعلهور شده یا احیا شده، به ویژه در مورد کورهها یا پروژهها.
Something that has been ignited or operated again, particularly in relation to pottery or initiatives.
- VERB
example
معنی(example):
ظروف سفالی دوباره برای تقویت استحکامشان شعلهور شدند.
مثال:
The clay pots were refired to enhance their strength.
معنی(example):
بعد از اولین تلاش، پروژه را با ایدههای جدید دوباره آغاز کردند.
مثال:
After the first attempt, they refired the project with new ideas.
معنی فارسی کلمه refired
:
دوباره شعلهور شده یا احیا شده، به ویژه در مورد کورهها یا پروژهها.