معنی فارسی refinisher

B1

شخصی که وظیفه تصفیه و بازسازی اشیاء را دارد.

A person who refines or restores objects, especially furniture.

example
معنی(example):

تصفیه‌کننده به طور ساعی برای تعمیر مبلمان عتیقه کار کرد.

مثال:

The refinisher worked diligently to restore the antique furniture.

معنی(example):

هر تصفیه‌کننده‌ای باید تکنیک‌های مناسب را بداند.

مثال:

Every refinisher should know the proper techniques.

معنی فارسی کلمه refinisher

: معنی refinisher به فارسی

شخصی که وظیفه تصفیه و بازسازی اشیاء را دارد.