معنی فارسی reflets
B1بازتابها، تصاویری که بر روی سطح آب یا سطوح دیگر ایجاد میشوند.
Reflections, especially in water, creating visual images of the surroundings.
- NOUN
example
معنی(example):
دریاچه دارای بازتابهای زیبایی از کوهها بود.
مثال:
The lake had beautiful reflets of the mountains.
معنی(example):
بازتابها در آب میتوانند تصویری زیبا ایجاد کنند.
مثال:
Reflets in water can create a picturesque view.
معنی فارسی کلمه reflets
:
بازتابها، تصاویری که بر روی سطح آب یا سطوح دیگر ایجاد میشوند.