معنی فارسی reflew

B1

بازگشت پرنده یا شیء پرنده به محل قبلی خود.

To return in flight to a previous location.

example
معنی(example):

پرنده بعد از گشت و گذار به آشیانه‌اش بازگشت.

مثال:

The bird reflew to its nest after exploring.

معنی(example):

او بعد از سفر طولانی به خانه بازگشت.

مثال:

He reflew home after the long trip.

معنی فارسی کلمه reflew

: معنی reflew به فارسی

بازگشت پرنده یا شیء پرنده به محل قبلی خود.