معنی فارسی refling

B1

دوباره پرتاب کردن، اشاره به عمل پرتاب کردن یک چیز دوباره دارد.

To fling again; to throw with force or deliberation once more.

example
معنی(example):

او بعد از بازخورد، پیشنهاد را دوباره پرتاب می‌کند.

مثال:

She is refling the proposal after the feedback.

معنی(example):

او شروع به پرتاب دوباره ایده‌ها در جلسه کرد.

مثال:

He started to refling ideas in the meeting.

معنی فارسی کلمه refling

: معنی refling به فارسی

دوباره پرتاب کردن، اشاره به عمل پرتاب کردن یک چیز دوباره دارد.