معنی فارسی reflog
B1دوباره وارد کردن یا ثبت چیزی، به ویژه در زمینههای مستندات و اطلاعات.
To log something again, particularly in the context of maintaining records.
- VERB
example
معنی(example):
آنها مجبور شدند که چوبها را پس از سیل دوباره به دریا برگردانند.
مثال:
They had to reflog the logs after the flood.
معنی(example):
تیم روی ثبت مجدد سوابق سالهای گذشته کار میکرد.
مثال:
The team worked on reflogging the records from previous years.
معنی فارسی کلمه reflog
:
دوباره وارد کردن یا ثبت چیزی، به ویژه در زمینههای مستندات و اطلاعات.