معنی فارسی reflooded

B1

عمل پر کردن یک منطقه با آب دوباره، به ویژه پس از یک دوره خشک یا پس از تغییرات دیگر.

To have flooded again, indicating a repeated flooding after an initial drainage.

example
معنی(example):

منطقه پس از تعمیرات دوباره flooded شد.

مثال:

The zone was reflooded after the repairs.

معنی(example):

بلایای طبیعی به مناطق مرطوب دوباره آب داده شد تا زیستگاه آنها بازسازی شود.

مثال:

The wetlands were reflooded to restore their habitat.

معنی فارسی کلمه reflooded

: معنی reflooded به فارسی

عمل پر کردن یک منطقه با آب دوباره، به ویژه پس از یک دوره خشک یا پس از تغییرات دیگر.