معنی فارسی refocillation
B1تجدید تمرکز، فرایند بازگشت به حالت تمرکز و انرژی پس از یک وقفه یا خستگی.
The act of regaining focus and energy, especially after a period of distraction or fatigue.
- OTHER
example
معنی(example):
پس از جلسه ای طولانی، به یک تجدید تمرکز نیاز داشتیم تا انرژی مان را به دست بیاوریم.
مثال:
After a long meeting, we needed a refocillation to regain our energy.
معنی(example):
معلم از یک تجدید تمرکز کوتاه قبل از درس بعدی حمایت کرد.
مثال:
The teacher encouraged a short refocillation before the next lesson.
معنی فارسی کلمه refocillation
:
تجدید تمرکز، فرایند بازگشت به حالت تمرکز و انرژی پس از یک وقفه یا خستگی.