معنی فارسی refolds

B1

دوباره تا کردن، مخصوصاً کاغذ یا پارچه برای سامان‌دهی به شکل و قرارگیری آن.

To fold something again, typically for reasons of organization or presentation.

verb
معنی(verb):

To fold again.

example
معنی(example):

او لباس‌ها را دوباره تا می‌زند تا بهتر در کشو جا بگیرند.

مثال:

He refolds the clothes to make them fit better in the drawer.

معنی(example):

او کاغذ را دوباره تا می‌زند تا یادداشتی جدید بنویسد.

مثال:

She refolds the paper to write a new note.

معنی فارسی کلمه refolds

: معنی refolds به فارسی

دوباره تا کردن، مخصوصاً کاغذ یا پارچه برای سامان‌دهی به شکل و قرارگیری آن.