معنی فارسی reforestment
B1عمل یا فرایند دوباره جنگلکاری، بهخصوص در مناطقی که به علت فعالیتهای انسانی از بین رفتهاند.
The act or process of replanting trees in an area that has been deforested.
- NOUN
example
معنی(example):
دوباره درختکاری برای مقابله با تغییرات آب و هوایی ضروری است.
مثال:
Reforestment is essential for combating climate change.
معنی(example):
این خیریه بر پروژههای دوباره درختکاری در مناطق جنگلزدایی شده متمرکز است.
مثال:
The charity focuses on reforestment projects in deforested regions.
معنی فارسی کلمه reforestment
:
عمل یا فرایند دوباره جنگلکاری، بهخصوص در مناطقی که به علت فعالیتهای انسانی از بین رفتهاند.