معنی فارسی reforfeiture
B1عمل یا فرایند واگذاری دوباره، بهویژه در زمینه قراردادهای قانونی یا مشابه.
The act of giving up something again, particularly in a legal or contractual context.
- NOUN
example
معنی(example):
واگذاری دوباره قرارداد پس از نقض آن ضروری بود.
مثال:
Reforfeiture of the contract was necessary after the breach.
معنی(example):
فرایند واگذاری دوباره پیچیده بود و به مشاوره قانونی نیاز داشت.
مثال:
The reforfeiture process was complicated and required legal advice.
معنی فارسی کلمه reforfeiture
:
عمل یا فرایند واگذاری دوباره، بهویژه در زمینه قراردادهای قانونی یا مشابه.