معنی فارسی refractoriness
B1ویژگی و خصوصیتی که در آن فرد یا ماده به راحتی تغییر نمی‌کند یا تسلیم نمی‌شود.
The quality of being unyielding or resistant to change; often used in the context of materials or behaviors.
- NOUN
example
معنی(example):
سرسختی ماده آن را برای استفاده در دماهای بالا مناسب کرد.
مثال:
The refractoriness of the material made it suitable for high-temperature applications.
معنی(example):
سرسختی او در مذاکرات منجر به عدم توافق شد.
مثال:
His refractoriness in negotiations led to an absence of agreement.
معنی فارسی کلمه refractoriness
:
ویژگی و خصوصیتی که در آن فرد یا ماده به راحتی تغییر نمی‌کند یا تسلیم نمی‌شود.
