معنی فارسی refresh/refresh
B1تازه کردن، بهروزرسانی کردن یا دوباره نشان دادن چیزی که قبلاً بوده است، به منظور افزایش کارایی یا دریافت اطلاعات جدید.
To make (something) fresh again; to update or reload.
- VERB
example
معنی(example):
من نیاز دارم که با یک پیادهروی کوتاه ذهنم را تازه کنم.
مثال:
I need to refresh my mind with a short walk.
معنی(example):
شما باید صفحه را تازه کنید تا آخرین بهروزرسانیها را ببینید.
مثال:
You should refresh the page to see the latest updates.
معنی فارسی کلمه refresh/refresh
:تازه کردن، بهروزرسانی کردن یا دوباره نشان دادن چیزی که قبلاً بوده است، به منظور افزایش کارایی یا دریافت اطلاعات جدید.