معنی فارسی refreshen
B1تازه کردن، بهبود ویژگی یا حالت چیزی، معمولاً به معنای بهروزرسانی یا احیای آن.
To make something fresh or new again.
- VERB
example
معنی(example):
من باید اتاقم را با تمیز کردن و افزودن دکوراسیون جدید تازه کنم.
مثال:
I need to refreshen my room by cleaning and adding new decorations.
معنی(example):
یک خواب خوب شب میتواند ذهنت را برای روز پیش رو تازه کند.
مثال:
A good night's sleep can refreshen your mindset for the day ahead.
معنی فارسی کلمه refreshen
:
تازه کردن، بهبود ویژگی یا حالت چیزی، معمولاً به معنای بهروزرسانی یا احیای آن.