معنی فارسی refreshfully

B1

به معنای طرز صحبت یا ارائه‌ای که احساس تازگی را منتقل می‌کند.

In a manner that brings about freshness or renewal.

example
معنی(example):

او به طرز تازه‌کننده صحبت کرد و همه را در مخاطبین الهام بخشید.

مثال:

He spoke refreshfully, inspiring everyone in the audience.

معنی(example):

آنها از سخنرانی تازه‌کننده‌ای که علاقه‌شان را تجدید حیات بخشید لذت بردند.

مثال:

They enjoyed the refreshfully crafted speech that revitalized their interest.

معنی فارسی کلمه refreshfully

: معنی refreshfully به فارسی

به معنای طرز صحبت یا ارائه‌ای که احساس تازگی را منتقل می‌کند.