معنی فارسی refrigerator
A1 /ɹəˈfɹɪd͡ʒəˌɹeɪɾɚ/دستگاه سردکننده‌ای که برای نگهداری مواد غذایی و نوشیدنی‌ها استفاده می‌شود.
An appliance used for keeping food and drinks cold.
- noun
noun
معنی(noun):
A household appliance used for keeping food fresh by refrigeration (short form fridge).
معنی(noun):
One who has a chilling influence.
example
معنی(example):
من نوشیدنی‌هایم را در یخچال نگه می‌دارم تا سرد بمانند.
مثال:
I keep my drinks in the refrigerator to stay cold.
معنی(example):
یخچال با تنظیم به دمای مناسب، به سرعت یخ درست می‌کند.
مثال:
The refrigerator makes ice quickly when set to the right temperature.
معنی فارسی کلمه refrigerator
:
دستگاه سردکننده‌ای که برای نگهداری مواد غذایی و نوشیدنی‌ها استفاده می‌شود.
