معنی فارسی refrustrated

B1

حالت ناامیدی که پس از تجربه یک موقعیت ناموفق دوباره به وجود می‌آید.

A state of frustration that arises after experiencing a setback again.

example
معنی(example):

بعد از جلسه حس ناامیدی دوباره‌ای داشتم زیرا هیچ پیشرفتی نکردیم.

مثال:

I felt refrustrated after the meeting because we didn't make any progress.

معنی(example):

او هنگام بروز دوباره همان مشکل، حس ناامیدی دوباره‌ای پیدا کرد.

مثال:

She became refrustrated when the same problem occurred again.

معنی فارسی کلمه refrustrated

: معنی refrustrated به فارسی

حالت ناامیدی که پس از تجربه یک موقعیت ناموفق دوباره به وجود می‌آید.