معنی فارسی regained

B1 /ɹiːˈɡeɪnd/

دوباره به دست آوردن چیزی که قبلاً داشتید.

To have gotten something back that was previously lost.

verb
معنی(verb):

To get back; to recover possession of.

example
معنی(example):

او پس از سقوط، تعادل خود را دوباره به دست آورد.

مثال:

He regained his balance after the fall.

معنی(example):

او پس از تمرین، اعتماد به نفس خود را دوباره به دست آورد.

مثال:

She regained her confidence after practicing.

معنی فارسی کلمه regained

: معنی regained به فارسی

دوباره به دست آوردن چیزی که قبلاً داشتید.