معنی فارسی regaining

B1

در حال دوباره به دست آوردن چیزی.

The process of getting something back that was lost.

noun
معنی(noun):

The act by which something is regained.

example
معنی(example):

او پس از شگفتی، آرامش خود را دوباره به دست می‌آورد.

مثال:

He is regaining his composure after the surprise.

معنی(example):

او از طریق ورزش، سلامتی خود را دوباره به دست می‌آورد.

مثال:

She is regaining her health through exercise.

معنی فارسی کلمه regaining

: معنی regaining به فارسی

در حال دوباره به دست آوردن چیزی.