معنی فارسی regarment
B1تجدید یا اصلاح چیزی به گونهای که به روزرسانی شده باشد.
The act of reworking or redecorating something.
- NOUN
example
معنی(example):
تجدید مبلمان باعث شد که اتاق حس نو بودن کند.
مثال:
The regarment of the furniture made the room feel new.
معنی(example):
تجدید لباس قدیمی او واقعاً قابل تحسین بود.
مثال:
His regarment of the old dress was quite impressive.
معنی فارسی کلمه regarment
:
تجدید یا اصلاح چیزی به گونهای که به روزرسانی شده باشد.