معنی فارسی regelated
B1به معنای ساماندهی یا هدایت یک فعالیت به طور خاص و موثر.
Past tense of regelate, meaning to have guided or directed an activity.
- verb
verb
معنی(verb):
To undergo regelation.
example
معنی(example):
او با سازماندهی همه چیز به طور کامل، رویداد را ساماندهی کرد.
مثال:
She regelated the event by organizing everything perfectly.
معنی(example):
این پروژه توسط تیم ساماندهی شد و اطمینان حاصل کرد که همه چیز به آرامی پیش میرود.
مثال:
The project was regelated by the team, ensuring everything went smoothly.
معنی فارسی کلمه regelated
:
به معنای ساماندهی یا هدایت یک فعالیت به طور خاص و موثر.