معنی فارسی regelates
B1به معنای رهبری یا اداره یک گروه یا مجموعهای از افراد در یک فعالیت مشخص.
To guide or direct a group or activity.
- verb
verb
معنی(verb):
To undergo regelation.
example
معنی(example):
او دوستانش را با به عهده گرفتن رهبری در پروژههای گروهی ساماندهی میکند.
مثال:
He regelates his friends by taking the lead in group projects.
معنی(example):
در بازیها، یک رهبر اغلب تیم را به پیروزی ساماندهی میکند.
مثال:
In games, a leader often regelates the team to victory.
معنی فارسی کلمه regelates
:
به معنای رهبری یا اداره یک گروه یا مجموعهای از افراد در یک فعالیت مشخص.