معنی فارسی regenerance
B1عمل بازسازی یا تجدید قدرتهای از دست رفته.
The process of regeneration in organisms or systems.
- NOUN
example
معنی(example):
توانایی بازسازی موجودات نشاندهنده سازگاری آنهاست.
مثال:
The regenerance of the organism shows its adaptability.
معنی(example):
بازسازی در زمینههای مختلف زیستشناسی مورد مطالعه قرار میگیرد.
مثال:
Regenerance is studied in various biological fields.
معنی فارسی کلمه regenerance
:
عمل بازسازی یا تجدید قدرتهای از دست رفته.