معنی فارسی regionalist

B1

منطقه‌گرا، فردی که به مسائل و منافع یک منطقه خاص توجه دارد.

A person or advocate who supports the interests of a particular region.

example
معنی(example):

حزب منطقه‌گرا بر مسائل محلی تمرکز کرد.

مثال:

The regionalist party focused on local issues.

معنی(example):

یک منطقه‌گرا معمولاً از منافع یک منطقه خاص دفاع می‌کند.

مثال:

A regionalist often advocates for the interests of a specific region.

معنی فارسی کلمه regionalist

: معنی regionalist به فارسی

منطقه‌گرا، فردی که به مسائل و منافع یک منطقه خاص توجه دارد.