معنی فارسی regionalization
B1منطقهای شدن، فرآیند تقسیم یا سازماندهی منابع، خدمات و سیاستها بر اساس مناطق جغرافیایی.
The process of organizing or distributing services and resources according to geographic regions.
- NOUN
example
معنی(example):
منطقهای شدن خدمات دسترسی برای ساکنان را بهبود بخشیده است.
مثال:
The regionalization of services has improved access for residents.
معنی(example):
منطقهای شدن میتواند به بهبود مدیریت منابع منجر شود.
مثال:
Regionalization can lead to better resource management.
معنی فارسی کلمه regionalization
:
منطقهای شدن، فرآیند تقسیم یا سازماندهی منابع، خدمات و سیاستها بر اساس مناطق جغرافیایی.