معنی فارسی regird
B1دوباره بستن، به خصوص بستن کمربند شمشیر یا دیگر وسایل، یا به معنی دوباره جمع کردن و سازماندهی یک تلاش.
To fasten or gird again; to prepare or reinvigorate oneself for a task.
- VERB
example
معنی(example):
شما باید پیش از نبرد شمشیر را دوباره ببندید.
مثال:
You need to regird the sword before the battle.
معنی(example):
او تصمیم گرفت که آمالش را دوباره جمع کند و دوباره سعی کند.
مثال:
He decided to regird his ambitions and try again.
معنی فارسی کلمه regird
:
دوباره بستن، به خصوص بستن کمربند شمشیر یا دیگر وسایل، یا به معنی دوباره جمع کردن و سازماندهی یک تلاش.