معنی فارسی reglementist
B1شخصی که به وضع و اجرای قوانین و مقررات پایبند است.
A person who advocates for strict adherence to regulations.
- NOUN
example
معنی(example):
مقرراتگرا اطمینان حاصل کرد که همه قوانین به شدت اجرا شوند.
مثال:
The reglementist ensured that all laws were strictly enforced.
معنی(example):
به عنوان یک مقرراتگرا، او به رعایت دقیق قوانین اعتقاد داشت.
مثال:
Being a reglementist, he believed in strict adherence to rules.
معنی فارسی کلمه reglementist
:
شخصی که به وضع و اجرای قوانین و مقررات پایبند است.